وقتی کسی به تو گفت که از ته دل دوستت دارم، مواظب باش. چون هنوز جایی در بالای دلش برای دیگران هست
در قرن ما تعریف عشق گره خوردن “تن ها “ست نه پیوند قلبها!
تا حرف از صداقت شد :
صدا
قط
شد …
زندگی مثل سیگار است ، روشن که شد ، بکشی یا نکشی تا انتها می سوزد …
خدایا !
آدم خلق کردی یا تخم مرغ ؟ چرا همه تو زرد از آب در میان ؟
اونایی که حرف برای گفتن کم دارن ، درد برای گفتن زیاد دارن …
همین خنده های ساده ی توست
وقتی با تمام غصه هایت میخندی
تا از تمام غصه هایم
رها شوم
بنظر من؛وقتی گوشی رو سایلنته...
خودش باید شعور داشته باشه؛گــــــــم نشه..
اگر همسر شما به همراه مادرش درحال غرق شدن باشند و شما فقط یک حق انتخاب داشته باشید کدام گزینه را انتخاب میکنید؟
.
.
1- شهربازی
2- رستوران
3- سینما
ﯾﻪ ﺩﻭﺱ ﺩﺧﺘﺮﻡ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﺰﺍﺭﯾﻢ ﻟﭙﺎﺵ ﯾﺦ
ﺑﺰﻧﻪ ﺍﺯ ﺳﺮﻣﺎ ﺑﻌﺪ ﺑﺎ ﮐﺶ ﺑﺰﻧﯿﻢ ﺗﻮ ﺻﻮﺭﺗﺶ ﺩﺭﺩﺵ ﺑﮕﯿﺮﻩ
ﻋــــﺎﯼ ﺣــــﺎﻝ ﻣـــﯿــــﺪﻩ ﻋــــﺎﯼ ﺣــــﺎﻝ ﻣـــﯿــــﺪﻩ
پیاده از کنارت گذشتم، گفتی:" برسونمت خوشگله؟؟؟"سواره از کنارت گذشتم، گفتی:" برو پشت ماشین لباسشویی بنشین جوجه!!!
"در صف نان، نوبتم را گرفتی چون صدایت بلندتر بود /در صف فروشگاه نوبتم را گرفتی چون قدت بلندتر بود !!!.در سینما بازیگر موقع زایمان فریاد کشید و تو بلند گفتی:"زهرمار!!!
"در خیابان دعوایت شد و تمام ناسزاهایت،فحش خواهر و مادر بود!!!
تو ازدواج نكردي و به من گفتي زن گرفتن حماقت است من ازدواج نكردم و به من گفتي ترشيده !!!عاشق که شدی مرا به زنجیر انحصارطلبی کشیدی ،عاشق که شدم گفتی مادرت باید مرا بپسندد!!!
من باید لباس هایت را بشویم و اتو بزنم تا به تو بگویند خوش تیپ !!!
من باید غذا بپزم و به بچه ها برسم تا به تو بگویند آقای دکتر!!!
وقتی گفتم پوشک بچه را عوض کن، گفتی بچه مال مادر است وقتی خواستی طلاقم بدهی، گفتی بچه مال پدر است ..
سرِ کلاس اگه یه دختره عطسه کنه,
عکس العمل استادا:
عافیت باشه...
ایشالا خیره ...
دستمال برسونید...
یه آقا بخاری رو روشن کنه سریع...
آقا خب اون پنجره رو ببند یخ کردن همه!!!
منم کمبود محبت گرفتم عطسه کردم سر کلاس:
استادا: حماله کچل مجبوری وقتی مریضی میای همه رو مریض کنی؟؟؟
جلوی دهنتو بگیر دیگه یابو!!!
ایییییییش حالمون بهم خورد یه دستمال بگیر جلوی دهنت دیگ بی فرهنگ(اگه استادش خانوم باشه)
خب کصافطا منم آدمم دیگ توله سگ که نیستم اینطوری برخورد می کنید!!!
از راه اومدم سلام کردم رفتم تو اتاقم
شاید نیم ساعت شد که یهو صدای مامان و بابام رفت بالا.
باز من داشتم حرص می خوردم
هی هیچی نگفتم دیدم صداشون داره می ره بالاتر
گوشیمو برداشتم زنگ زدم رو شماره خونه مامانم رفت شماره منو دید به بابام گفت مهدی دوباره رفت بیرون؟بابام گفت نمی دونم...
خلاصه گوشیو برداشت گفت بله؟گفتم مامان من الآن پیش میثمم تو مغازش (1000متری خونمون).گفت خب
گفتم خب نداره دیگه صداتون داره تا اونجا میاد دوباره چتون شده شما دوتا؟
گفت جی می گی صدامون اومد؟ گفتم بله یکم آروم تر
گوشیو قطع کرده به بابام می گه تو دعوا که حرف بدی نزدیم که؟
منم توی اتاقم یهو زدم زیر خنده
اومدن تو اتاق
مامانم گفت اگه تو نبودی حالا تا صبح داشتیم دعوا می کردیما
یه عروسک قورباغه خریدم که خیلی لبخند عمیقی زده و چشماش داره از حدقه می زنه بیرون. برادزاده دهه هشتادیم (که معرف حضور هستن!!!) اومد تو اتاقم عروسک رو دید صاف تو چشمام نگاه کرد و گفت: عمه رفتی عروسک مشابه خودتو خریدی؟؟؟
من با این چهره زیبا:؟؟؟؟!!!!!
عمه بزرگم:!!!!!
عروسکه: ؟؟؟؟؟؟
یوگی با دوستاش:؟؟؟؟!!!!!!!
ما دهه شصتیا جرأت نمی کردیم به عمه هامون درست و حسابی سلام بدیم بعد این گودزیلاها!!!!
سلامتی پنگوئن که یه ذره قد داره، اما بازم لاتی راه میره ....
یادمه دو روز قبل روز پدر تو شرکت پشت کامپیوترم بودم داشتم تو یاهو مسنجر چت میکردم دیدم مادرم آن شد...
پی ام دادم : مامان سلام خوب شد اومدی اینجا، این بابا که نمیزاره منو تو تنها شیم حرف بزنیم که واسه روز پدر چی بخریم؟؟؟
مامانم: سلام پسرم، با پولای تو بخریم یا پولای من؟؟
من: :| :| مامان چه فرقی میکنه؟؟؟
مامانم: فرق میکنه دیگه اگه من بخوام از پولای خودم بخرم باید از بابات پول بگیرم واسش ...کادو بخرم ولی اگه تو بخری از پولای خودته...
من: چه حرفیه؟؟؟؟؟ باشه من پولشو میدم چی بخریم؟؟؟
مامانم: بابات خیلی آی پد نیو دوست داره 1 ملیون و خورده ایه اونو بخر براش پسرم از طرف خودم و خودت.
من: :| مامان یکم گرون نیست؟؟؟
مامانم: نه پسرم بابات خیلی زحمت کشه...
من: چشم میخرم امروز.
یهو دیدم گوشیم زنگ خورد اسم مامانم افتاد!!!!
گوشی رو ورداشتم گفتم مامان شما که داشتی یاهو چت میکردی باهام چرا زنگ زدی؟؟؟
مامان پشت تلفن: من؟؟؟؟ من بیرون خونم!!! بابات با لپ تاپ من اومده بود ایمیل هاشو چک کنه حتما اونه با آی دی من آن شده...
من :| :| :| :| خدا وکیلی اگه من نصف مخ بابام رو داشتم که این همه نقشه میریزه الان تو ناسا بودم...
والاااااااااا گرفتااااااار شدیم به خداااا
با هواپیما از مشهد برمیگشتیم یه پسره دهه هشتادی با خونوادش نزدیکمون بودن. یکم که از پرواز گذشت پسره شروع کرد به کرم ریختن و خلاصه یکی از کلیدای سقفو زد که نمیدونست چیه. یدیقه بعدش دختره مهماندار اومد که ببردش سمت دسشویی و گفت پاشو..پسره بدبخت آب گلوش خشک شد. مهماندار باز اشاره کرد پاشو. پسره به باباش نیگا انداخت شاید حمایتی بشه ازش! باباشم گفت پاشو خب! پسره بدبخت نمیدونست قضیه چیه انگار فکر میکرد الان میندازنش بیرون توی آسمون! حال کردما. خنک شدم. یک هیچ به نفع دهه شصتیا شد..
یه خواهر کوچولو دارم که مثل همه ی دهه هشتادی ها بلده با کامپیوتر کار کنه. تازه هر وقت هم فیلمشو میبینه و بازیشو میکنه و کارش تموم میشه و میخواد کامپیوترو خاموش کنه، قبلش همه ی صداها رو تا آخر زیاد میکنه. و زمانی که بنده میرم پشت کامپیوتر و روشنش میکنم حدس میزنین که چی میشه دیگه. از اقسا نقاط خونه فحش نثارم میشه که صدای اون لامصبو خفه کن!!!
یادش بخیر دوران بچگیامون که باابجیم دعوامون میشد بابام می گفت جای شما دوتا گوسفند میگرفتم خیلی به صرفه تربود
ولی ازحق نگذریم راست می گفت
من نمیفهمم این بچه های این دوره چه فرقی با ما دارن اخه امروز بچه 5 سالشم نبود
اومده اب بخوره من گفتم الان مغزش هنگ میکنه مامانشو صدا میزنه
دیدم خیلی شیک قسمت اب رو فشار داد اب خورد
والا ما اونموقه یخچال اومده بود نمیدونستیم کجارو تکون بدیم اب بخوریم
ده بار باتمام قسمتای یخچال ور میرفتیم
حتی گاهی لیوانو میذاشتیم که شاید به صورت غیبی اب بیاد کوفت کنیم:|
چقدر سرد است!
وقتی…
دلتنگتم و نیستی
نگاهم کن که چشمانت قشنگ است
صدایم کن که دل در سینه تنگ است
مرا با خود ببر آنسوی غربت
که اینجا شیشه هم از جنس سنگ است
چه سخت است دلتنگ قاصدک بودن در جاده ای که در آن هیچ بادی نمی وزد …
دلتنگی احساس قشنگیه
وقتی بدونی اونیکه دوسش داری
هیچوقت فراموشت نمی کنه
نگاهت کافیست تا دوباره در هوای آمدنت بمیرم ، تو همیشه دعوتی ، راس ساعت دلتنگی
دل من تنگ تو است
صندلیهای حیاط
پر برف دیشب …
و تو کی می آیی؟
که شود آب همه برفهایی
که نبودت را فریاد زده !
شاید شنیده باشید غذا هایی که تو پادگان میدن هر کدوم یه اسم دارن ک چن تا از اونها رو نام میبرم !!!
خورشت وحشت! رد و پای مرغ ! مروری به غذا هایی ک در یک ماه گذشته خورده اید!ساچمه پلو! انفجار مرغ! !!!!
هیچگاه به خاطر هیچ کس دست از ارزش هایت نکش چون زمانی که از تو دست بکشد تو می مانی و یک من بی ارزش
حداقل انتظاری که از بانک مرکزی دارم اینه که
با لحن یملایم تر موجودی حسابم در تلفنبانک را صفر اعلام کنه.
بی پولم ، ایدز که ندارم!
دیروز امتحان تعیین سطح زبان داشتیم تو دانشگاه
آقاهه برگشت گفت من قبلش بگم یکم صدای listening بده ولی شرایط برای همتون یکسانه
پخش کردن صدارو اصن افتضاحی کیفیت صدارو اینطوری براتون بگم
فرض کنید دوتا پیرزن ته زیرزمین با هم درگوشی حرف بزنن شما اینور زیر زمین با این ضبط دستیا صدارو ضبط کنید بعد بذارید پشت میکروفن پخش بشه
خوب یه جوری بذارید آدم بفهمه اینا اقلا به چه زبونی حرف میزنن
گاه این نازک دلم ، یاد رویت میکند
گاه با دیدار گل ، یاد بویت میکند
گاه با دلواپسی ، در کنار پنجره
از هزاران قاصدک ، پرس و جویت میکند
زندگی همینه :
انتظار یه آغوش بی منت …
یه بوسه بی عادت …
یه دوستت دارم بی علت …
باور کن زندگی همین دوست داشتنهای ساده س …
تفاوتی ندارد خواب باشم یا بیدار :
زیباترین تصویر پیش چشمانم همیشه “تویی”
تو را سفید می نویسم که ازدحام تمام رنگ هاست
و عاشقانه می خوانم
عشقی که حاصل جمع تمام عاطفه هاست !
دل پا برهنه ام ریگی به عشق ندارد …
دوست دارم افعال بی قاعده عشقت را ؛ وقتی بی واسطه مفعول لبهای تو می شوم !
ﭼﻘﺪﺭ ﺧﻮﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻬﺶ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﺍﻭﻧﻘﺪﺭ ﮔﺮﻡ ﻣﯿﺸﯽ که ﯾﺎﺩﺕ ﻣﯿﺮﻩ هوا ﭼﻘﺪﺭ ﺳﺮﺩﻩ …
جغرافیای کوچک من بازوان توست !
ای کاش تنگ تر شود این سرزمین من …
درسی از جامعه شناسی:
اگر کسی به سرعت عصبانی میشود، حتا برای مسائل کوچک و پیش پا افتاده، این بدان معناست که او عاشق شده است.
ای احمدیان به نام احمد صلوات
هر دم به هزار ساعت از دم صلوات
از نور محمدی دلم مسرورست
پیوسته بگو تو بر محمد صلوات
اللهم صلی علی محمد و آل محمد
.: Weblog Themes By Pichak :.