تاريخ : برچسب:اس ام اس یلدا, | | نویسنده : zahra

 بدو که روز کوتاهه / پائیز آخر راهه

هندونه رو آوردی؟ / جوجه هاتو شمردی ؟

زمستون میشه فردا / مبارک باشه یلدا !



تاريخ : برچسب:اس ام اس یلدا, | | نویسنده : zahra

شب یلدای من آغاز شد

نه سرخی انار نه لبخند پسته نه شیرینی هندوانه

بی تو یلدا زجر آور ترین شب دنیاست

بی من یلدایت مبارک



تاريخ : برچسب:اس ام اس دلتنگی, | | نویسنده : zahra

 بعضی وقتها اونقدر دلتنگه کسی میشی که اگه بفهمه ، خودش از نبودن

خودش خجالت میکشه !



تاريخ : برچسب:اس ام اس دلتنگی, | | نویسنده : zahra

 دلتنگم !

مثل خیلی از روزهای زندگانی ام .

این روزها هیچ کس شریک غم و دلتنگی آدمها نیست ؛

تنها همدم تنهایی ها و بی کسی هایم ، یک قلم و چند ورق کاغذ تا

نخورده است .

اگر روزی کاغذهایم تمام شوند چه کنم . . . ؟!



تاريخ : برچسب:اس ام اس دلتنگی, | | نویسنده : zahra

 سهم “ من ” از “ تو ” عشق نیست ،

ذوق نیست ،

اشتیاق نیست !

همان دلتنگی بی پایانی ست که روزها دیوانه ام می کند !



تاريخ : برچسب:اس ام اس دلتنگی, | | نویسنده : zahra

 خنده ام میگیرد وقتی پس از مدت ها بی خبری ، بی آنکه سراغی از این

دل آواره بگیری !

میگویی : دلم برایت تنگ است !

یا مرا به بازی گرفته ای یا معنی واژه هایت را خوب نمیدانی !

دلتنگی ارزانی خودت . . .



تاريخ : برچسب:اس ام اس دلتنگی, | | نویسنده : zahra

 تو که نمی آیی ، تاج و تختی برای خودش به هم می زند دلتنگی !



تاريخ : برچسب:خاطرات خنده دار, | | نویسنده : zahra

 از اهدافم در دوران کودکیم برای اختراع کردن موارد زیر بود:

-توپی که سوراخ نشه

-مسواکی که یه بار بزنی یه هفته نخواد بزنی

-مدادی که بهش بگی خودش مشق بنویسه

-تفنگی که تیر بزنی قبل از این که به طرف مقابل بخوره گلولش آب شه !

-حذف این بوق لامصب کیسِ کامپیوتر که امواجش باباهه رو از 10

کیلومتری، عصبی، و آماده ی هجوم میکرد!!!!!

الان که فک میکنم میبینم ما عذاب کشیدیم این نسلم باید بکشه پس !

لذا با این که تواناییشو داریم اختراع نمیکنیمشون

باشد که گودزیلا ها ما را درک کنند



تاريخ : برچسب:اس ام اس دوستانه, | | نویسنده : zahra

کسی که تو حرفاش زیاد میگه بـــیـــخـــیـــال 

بیشتر از همه فکر و خیال داره ....

فقط دیگه حال و حوصله بحث و صحبت نداره! :| 



تاريخ : برچسب:خاطرات خنده دار, | | نویسنده : zahra

 چند روز پیشا قبض آب خونه اومد 80هزار تومن صبحشم مامانم از

فروشگاه سر خیابونمون یه دستمال توالت خریده بود 6هزار تومن بابام که

اومد خونه و این صحنه ها رو دید ورژن قدیمی سنگ و کلوخو تو خونه به پا

کرد هیچی دیگه چند روزی میشه با خودم کلوخ میبرم توااااالت

گرونیه دارییییم خداااااا؟



تاريخ : برچسب:خاطرات خنده دار, | | نویسنده : zahra

 من و مامان و خواهرم همیشه موقع مهمونی رفتن سر آینه دعوامون

میشه.بابام هم یه چند وقت ساعت میگیره میمونه پیش آینه.کوثر 5مین

.عاطی 5مین خانوم 10 مین 

یه همچین بابای منطقی دارما



تاريخ : برچسب:خاطرات خنده دار, | | نویسنده : zahra

 اين برادر ما يه ابر گودزيلا (دهه هشتادی) داره همسرم اولين بار که

ديدش ازش خوشش اومد و علی رغم هشدارهای من باهاش خيی قاطی

شد اين ابر گودزيلا زنگ زده خونمون مادرم گفته همسرم عاشقش شده

دفعه بعد که اومده نه سلامی نه علیکی دستشو زده به کمرش میگه من

چکار کردم که زنت عاشقم شده

یعنی محبت به این گودزيلا ها به سخت ترين شکل پاسخ داده می شه

!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!



تاريخ : برچسب:جوک دوستانه, | | نویسنده : zahra

 ‎طریقه جزوه نوشتن پسرااااااااااا

داداش خودکار داری ؟؟؟

خانوم فلانی یه برگه لطف میکنید 

نوشتن جزوه سر کلاس

آخر کلاس برگه داخل سطل اشغال ... بعدا از خانوم فلانی جزوه کامل رو

میگیرم:



تاريخ : برچسب:اس ام اس فلسفی, | | نویسنده : zahra

 زندگی بوم سفید نقاشی ست....

که میتواند هزاران نقش داشته باشد...

و این بستگی به خودت دارد که کدامین نقش را به بوم ات بزنی!



تاريخ : برچسب:خاطرات خنده دار, | | نویسنده : zahra

 پارسال سر جلسه امتحان بدترین جای ممکن صندلیم بود که شرایط

امنیتی برای تقلب نکردن صد درصد بود

جلوم صندلی بود

دقیقا بالای سرم دوربین مداربسته بود

سمت چپم دیوار بود

سمت راستمم به فاصله ی 3تا موزاییک صندلی مراقب قرار داشت

پشت سرمم یک نفر از این دس خونای مثبت بود

تازه یک دوربین چرخشی هم به فاصلی چند متر پشت سرم قرار داشت.

تقلب که نکردم هیچی،استرسی بهم وارد میشد که همون مقداری هم

که خونده بودم فراموش میکردم.



تاريخ : برچسب:جوک متفرقه, | | نویسنده : zahra

از غضنفر می پرسن از اینکه همسرتو عزیزم صدا می کنی چه احساسی

داری؟

میگه : احساس گناه

میگن چرا؟میگه آخه اسمش یادم نمی یاد

هستن واقعاً همچین پسرهایی مگه نه!!!!!! 



تاريخ : برچسب:جوک دوستانه, | | نویسنده : zahra

کاش می شد یه گوشی می ساختن که فقط چشمای صاحب گوشیه

بتونه صفحه نمایششو ببینه..

اون موقع دیگه هیچکی نمی تونه اس ام اس هاتو بخونه 



تاريخ : برچسب:په نه په, | | نویسنده : zahra

 مگس نشسته رو برنج،به خواهرم میگم:ای وای

مگس......میگه:بکشمش؟؟؟!!!!میگم پ ن پ...زشته برنج خالی بخوره

یکم براش خورشت بیار.



صفحه قبل 1 ... 15 16 17 18 19 ... 40 صفحه بعد
  • اوکسیژن
  • ریاح