دوست دخترم : سلام!
من: سلام!
دوست دخترم : شام چی خوردی؟
من : شام چی خوردی؟
دوست دخترم : داری اس ام اس های خودمو کپی میکنی واسم؟
من : داری اس ام اس های خودمو کپی میکنی واسم؟
دوست دخترم : من عاشقتم!
من : شام قیمه داشتیم !!
بعد از خیس کردن دمپایی بزرگترین ضد حال به دیگران اینه که وقتی کسی خونه نیست صدای تلویزیون رو تا آخر زیاد کنیم و بعد خاموشش کنیم و از خونه بزنیم بیرون تا نفر بعدی که میخواد تلویزیون رو روشن کنه برق از سه فازش بپره
امتحان کنین آی حال میده ... آی حال میده
انقدر دلم گرفته که
.
.
<ته دیگ سیب زمینی هم خوشحالم نمیکنه
ما همون نسلي هستيم كه اگه بميريم هم
بايد زنگ بزنيم به مامانمون بگيم "رسيديم"
دیروز خواهرزادمو با خودم آوردم مغازه، یه دختری اومد تو مغازه، خواهرزادم داد زد وای دایی این دختره سرش دوطبقه س!!!! خب نکن خانم جان این چیه میذاری رو سرت بچه مردم دچار توهمات فانتزی میشه!!!
اقاااا وقتي دبيرستان بودم امتحان رياضي شدم 15 منم اعتراض زدم روش دوباره پيگيري كردن جوابش اومد ديدم شدم 5 رفتم مدرسه گفتم چرااا گفتن نمره اول اشتباه شده بود خواستم باز اعتراض بزنم ترسيدم اون 5 بشه صفر
ديگه بيخيالش شدم از اون روز به بعد پشت دستمو داغ كردم ديگه نرم تو كار اعتراض
به شمام توصيه ميكنم اينو از يه داغ ديده بشنوين
یادمه بچه بودیم یه پارک نزدیک خونه بابابزرگم اینا بود.با 2 تا پسرخالم و برادرم رفته بودیم تو اون پارک یه دفعه شیطون گولمون زد اون ته سیگارا رو برداشیتیم مثلا داریم سیگار میکشیم!نمیدونم چطوری شد بزرگترامون فهمیدن زدن دهنمونو سرویس کردن!گفتن ما شما رو به پلیس معرفی کردیم فردا توی میدون محله شلاقتون میزنن و نباید چیزی بخورین چون دردش بیشتر میشه!آقا ما هم خر بودیم تا فرداش از گرسنگی مردیم که شاید درد شلاق کمتر بشه!
هنوز هم که هنوزه یاد حماقت اون موقمون می افتیم خندمون میگیره(یادمه پسرخالم میخواست انجیر بخوره کلی نصیحتش کردیم که نخوره!دلمون واسش میسوخت که بیشتر از ما درد میکشه!)
اقا ديروز يه گدا اومده جلوم من دلم سوخت بهش هزار تومن دادم برگشته ميگه داش اين كه چيزي نميكنه دلار گرون شده ها انگار تو باغ نيستي يه دو سه تومن بزار روش
من
منم هزار تومن و ازش گرفتم
گفتم
برو كار كن مگو چيست كار
كه جوهر مردانگيس كار
به نظر شما خوب گفتم !!!
امان از وقتي كه تو ماشين مادر محترمه كنارم باشه..
ديگه اسمش مامان نيست.. كبرا 11 صداش ميكنم
دختر داييم مي خواست جلوي يكي از اين دهه هشتاديا
كه آلودگي صوتي ايجاد مي كرد قمپز در كنه با يه لحن تند و مقتدرانه
گفتش: «برو بسين شر جات»
يهو فضا ساكت شد. دهه هشتاديه كروكديليه آدم نما يه نگاه عاقل اندر
سفيه به ما انداخت و پوزخندي زد و رفت...
من موندم و يه دختردايي كتلت شده
رفتم مغازه آدامس بخرم ..
به فروشنده گفتم آقا آدامس orbit چنده ؟
گفت دو هزار تومن .
گفتم گارانتی هم داره یا نه ؟؟
طرف بهش بر خورد ...
آقا داییم اینا اومدن خونمون دخترش 4 سالشه رفته بود تو حیاط بازی کنه بعضی وقتام درو وا میکرد میرفت تو کوچه
داییم گفت برو دعواش کن تو کوچه نره
رفتم با اخم گفتم تو کوچه نری ها
گفت چشم
موندم دهه 80 و چشم
که یه دفه گفت ولی اگه بخوام میرم به تو هم ربطی نداره!!!!
دروغ می گن هوا الودس من خودم امروز چشمام رو بستم و دو تا نفس عمیق کشیدم هیچ اتفاقی هم نیافتاد فقط وقتی چشمامو باز کردم دیدم تو یه اتاق سقیدم چند نفر هم با لباس سفید دارند به من تنفس مصنوعی می دن.!!!
حـکـایـت مـــنــــو تــــو
حـکـایـت آتـــــش و آبـــــ بــود..
بـه آغــــوشـــم کـشـیـدی..خـــامــــوش شـــدم..
نــــــابـــــود شــــدم...
امــــــــــا
تـــو هـمـان آبــــــِ جـاری خـواهــی مــانــد
شـایــــــــد..شـــایـــــد..قــطــعــأ
آتـــشِ دیــگــری در آغـــوشــت
جـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــان
خــواهـــــــد داد.....
یه لحظه تصور کنید لوازم ارایش تحریم شه!
ای تو خیابونا میخندیم...
خدا کنه اگه اینجوری شد باهاش این کلیپسا که دخترا باهاش خودشونو شبیه شتر میکننم قحطی بیاد که خوشیمون کامل شه زندگیمون از این یکنواختی در بیاد!
ببـــین...
هـــــم خونه ما تو تهــرانه هم خونه شـــما.
فقط ما منطقه ۱۸ میشـــــینیم شما منطقه یک !
هم بابای تو کارمــــــنده هم بابای من .
فقط بابای من ماهــــــی ۶۰۰ تومان حقوق میگیره بابای تو ماهـــــــــی ۶
میلیون تومان !
هم تو مــــوبایل داری هم من .
فقط تو iphone 5 داری مــــن نوکیا 1100 !
هم ما آپارتمان نشیــــــنیم هم شما ،
فقط ما طبقه ســـومیم شما طبقه ســــی و سوم !
هم شما ماشــــــین دارین هم ما ،
فقط
ماشــــین ما پرایــــده ماشین شما پرادو !
هم ما تابســـــــتونا مسافرت میریم هم شما ،
فقط ما میریم شمال شما میرین قطب شمــــال !!
پس دیگه واسه چی هی میگی ما دوتا به درد هم نمیخـــــــــوریم؟
من برای رسیدن به قلب عشق و روشنای بهار راه را به رود پیوند خواهم
زد تا روح تیر و سیبهای رسیده احساس همگی سهم تو باشند ...فقط
مراقب قلبم باش او هنوز کودکی نو پا است.....
در دفتر نقاشی خود خورشید را سیاه کشیدم تا پدر کارگرم زیر نور آفتاب
نسوزد.
.: Weblog Themes By Pichak :.