تاريخ : برچسب:خاطرات خنده دار, | | نویسنده : zahra
هفته پیش خونه یکی از دوستام روضه بود،آخرای روضه بود ک داشتیم
خرما و حلوا پخش میکردیم دوستم ظرفه حلوا رو جلو ی خانمی گرفت
بیچاره خانمه هول شد برگشت ب دوستم گفت:
ایشالله حلوا عروسیتو بخوریم:))
آقا من و داری هرکاری کردم ک نخندم یهو...
پووووووف ترکیدم از خنده:)))خخخخخخخخخ
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.